سرگرمی های فکری آموزشی دانا اسباب بازی های فکری آموزشی دانا

تولید انواع اسباب بازی های فکری و آموزشی و کمک آموزشی برای تمامی گروه های سنی . کودک تا پدر بزرگ

سرگرمی های فکری آموزشی دانا اسباب بازی های فکری آموزشی دانا

تولید انواع اسباب بازی های فکری و آموزشی و کمک آموزشی برای تمامی گروه های سنی . کودک تا پدر بزرگ

سرگرمی های فکری آموزشی دانا اسباب بازی های فکری آموزشی دانا

بازی‌ کودکان درگروه های سنی مختلف متفاوت است.

بازی نقش مهمی در زندگی کودکان ایفا می‌کند، به‌ گونه‌ای که می‌توان بازی را شکل‌ دهنده شخصیت کودک دانست.

والدین باید برای بازی‌های روزانه کودک خود برنامه‌ ریزی داشته باشند و آن را جهت دهند.

قرار‌دادن حداقل یک بازی فکری آموزشی در روز برای کودک در رشد خلاقیت او بسیار کمک می کند.

کودکان خلاق در بزرگسالی می‌آموزند که در مواجهه با مشکلات راه‌ حل‌ های فوق‌العاده‌ای بیابند.

بازی های فکری برای والدین هم جذاب است , چون والدین و کودک مشترکا به آن مشغول می شوند ایجاد رابطه دوستانه ای بین والدین و فرزند شکل می گیرد .

* اسباب بازی خوب‌ : متخصصان علوم رفتاری معتقدند اسباب بازی باید باعث فکر کردن و رشد تخیل کودک شود یا او را با مفاهیم مختلف مثل رنگها , شکل‌ها , اندازه ها , تشابه ها و تفاوت ها و... آشنا سازد. از طرف دیگر متناسب با سن او باشد. اگر اسباب بازی برای کودک سخت باشد او را خسته می‌کند واعتماد به نفس او را کم می‌کند , از سوی دیگر اگر خیلی ساده هم باشد کودک را به فکر کردن وادار نمی‌کند.

با رشد فرزندان متوالیا می توان به بازی های فکری پیشرفته تر و سختر روی آورد و قدرت تفکر و خلاقیت وی را افزایش داد . ما خوشحالیم که می توانیم در این زمینه همراه خوبی برای شما باشیم .

نویسندگان
s>

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

۱۵
خرداد

بازی با کلمات یکی از بازی‌های جنگ روانی است. بازی جنگ روانی بازی‌ای است که در آن افراد با روان دیگران با روش‌های مختلف بازی کرده و هیجانات و احساسات منفی درون آنها را تحریک می‌کنند. به‌عنوان مثال، در برخی از مسابقات از این بازی برای دلسرد کردن و شکست دادن حریف استفاده می‌شود. متاسفانه این بازی‌ها در سطح جامعه نیز قوت گرفته و طرفداران زیادی هم دارند. در این مقاله سعی داریم که توضیح مختصری در مورد«بازی کلمات» به شما ارائه کنیم.

تا به حال برایتان پیش آمده است که شخصی از شما سوال کند و وقتی شما پاسخ را داده‌اید، سوال خود را در قالب «اجازه بده اینطور بپرسم که...» و با سوالی متفاوت ادامه داده باشد؟ درست مثل اینکه فردی از شما بپرسد که «نیروی جاذبه یعنی چه؟»، شما بگویید «یعنی اینکه تمام اجسامی که جسم مانند هستند به یکدیگر جذب می‌شوند». و بعد به شما بگوید که اجازه دهید سوال خود را این‌گونه بپرسم که «نیروی جاذبه اولین بار توسط چه کسی مطرح شد؟» چه احساسی پیدا می‌کنید؟ آیا این دو سوال یکی است؟ اگر توجه نکنید، شروع می‌کنید به پاسخ دادن، یا در حالتی دیگر، ممکن است به عقب بازگردید و سوال اول را در ذهن خود دوباره مرور کنید. در این زمان احساس شک شما را فرا می‌گیرد و به دریافت خود شک می‌کنید. این قدم اول در تضعیف روحیه و اعتماد به نفس است، اینکه به شما القا کنند که این شما بوده‌اید که اشتباه متوجه شده‌اید. اما داستان این است که شما اشتباه متوجه نشده‌اید، بلکه سوال تغییر یافته است! حتی ممکن است که این شگرد را برخی از افرادی که در صدد دریافت اطلاعات بیشتر درباره موضوع خاصی هستند، استفاده کنند.

یا حالت سوم این است که احساس بدی نسبت به شخص مقابل پیدا می‌کنید و باوری مبنی بر اینکه این فرد شما را ساده لوح فرض کرده است، یا سعی دارد شما را گیج کند، یا خود دقیقا نمی‌داند که چه سوالی دارد و... در شما ایجاد می‌کند. در هر صورت حسی منفی در شما به‌وجود می‌آید. این یک بازی با روان است. یا تصور کنید که در جمعی حرفی می‌زنید و یک نفر در جواب به شما طعنه می‌زند. چه اتفاقی می‌افتد؟ در یک حالت ممکن است شما متوجه برخورد او نشوید، در حالتی دیگر ممکن است متوجه شده باشید و واکنش نشان دهید. در این‌صورت شخص که متوجه رفتار و کلام خود شده است شروع می‌کند به بازی با کلمات برای پوشاندن رفتار خود و آرام‌سازی جو به‌وجود آمده. دو حالت دارد: یا رنجیده شده و می‌خواهید حرفتان را ثابت کنید تا تصور اشتباهی از شما در وی ایجاد نشود و نقشه بازی زرنگی او را به چالش کشیده باشید یا این بازی را باور می‌کنید. این رفتار را بازی با کلمات می‌گوییم. وقتی که فردی حرفی را زده است، سپس حرف خود را در قالب کلماتی توجیه آمیز تغییر می‌دهد و اصرار می‌کند که حرف دوم را زده است. نمی‌شود به دیگران طعنه بزنیم و سپس با آرایش کلمات منظور خود را تغییر دهیم.

حالت سوم این بازی سفسطه است. سفسطه زمانی است که شخص که در سخنوری و فنون مناظره مهارت دارد با الفاظ بازی کرده و از واژگان و اسلوب فلسفی و منطقی برای دفاع از یاوه‌هایی که به هر دلیل به دفاع از آنها مجاب است به کرات سوءاستفاده میکند. این نوع سخن به‌رغم ظاهرش که سعی شده است شبیه استدلال‌ها و سخنان فلسفی و علمی باشد، هیچ ارزش حقیقی ندارد و سخنی باطل با ظاهری منطقی و مستدل است. در بازی سفسطه دو حالت وجود دارد، یا اینکه خود فرد متوجه نشده است و به اشتباه افتاده است یا اینکه فرد به عمد می‌خواهد طرف مقابل را سردرگم کند و به خطا بیندازد. سه مورد بیان شده تنها سه مورد از بازی با کلمات هستند و این مبحث گسترده‌ای است، اما گفتار سالم چه نوع گفتاری است؟

  • محمد علی رئیس دانا
۱۵
خرداد


از پیدایش نظریه بازی‌ها در اقتصاد مدت چندانی نمی‌گذرد. این نظریه ابتدا توسط ریاضیدانی به نام جان نش مطرح شد و بعدها به همین دلیل نیز برنده جایزه نوبل اقتصاد ۱۹۹۴ شد. نظریه بازی‌ها بر اساس چند مفهوم اساسی کار می‌کند: تعادل و انگیزه که با کنش انسانی و رفتار وی و همچنین اساس علم اقتصاد رابطه نزدیکی دارد. از ابتدای مطرح شدن این بحث در اقتصاد، کاربردهای فراوانی برای آن یافت شده است هرچند که علاوه‌بر اقتصاد موارد دیگری از علوم مانند سیاست و به‌طور کلی علومی که با انگیزه سر و کار دارند، از آن بهره برده‌اند.

برای روشن شدن بحث، مطلب را با مثال ادامه می‌دهیم. معروف‌ترین مثالی که برای یادگیری نظریه بازی‌ها ارائه شده است، معمای زندانی است. فرض کنید دو متهم به جرم خاصی بازداشت شوند. و باز فرض کنید بر طبق برخی قوانین، اگر یکی از این دو اعتراف کند و دیگری اعتراف نکند، اعتراف‌کننده به‌دلیل همکاریش با قانون آزاد می‌شود و کسی که اعتراف نکرده به ۵ سال حبس محکوم می‌شود و اگر هیچ یک اعتراف نکنند، هر دو به یک سال حبس محکوم می‌شوند. همچنین اگر هر دو اعتراف کنند، به ۳ سال حبس محکوم می‌شوند. حال به مفاهیم اصلی مستتر در این مثال از جمله تعادل و انگیزه می‌پردازیم. تعادل یعنی وقتی هیچ یک از طرفین تمایلی به تغییر رفتار خود نداشته باشند و در صورت تغییر استراتژی خود در قبال دیگری، وضع آنها بدتر شده یا حداقل بهتر نشود. اگر برای تمام افراد این وضعیت رخ دهد، آنها به تعادل رسیده‌اند.

در واقع رسیدن به تعادل منوط به این است که انگیزه‌ای برای بر هم زدن تعادل و اتخاذ استراتژی دیگری که سود بیشتری عاید فرد کند، وجود نداشته باشد. مثال فوق را در نظر بگیرید. اگر افراد به‌صورت جدا جدا مورد بازجویی قرار بگیرند، چون هر یک نمی‌داند دیگری در مورد وی چه می‌گوید و آیا اعتراف می‌کند یا خیر، انگیزه دارد که اعتراف کند و علیه دیگری شهادت دهد تا خود کمترین هزینه را بپردازد و آزاد شود، زیرا می‌داند که اگر دیگری علیه وی این کار را انجام دهد به ۵ سال زندان محکوم می‌شود. به‌رغم اینکه اگر هر دو زندانی ساکت بمانند، هر دو تنها به یک سال زندان محکوم می‌شوند. این وضعیت عملا رخ نخواهد داد، علت آن هم ساده است، اگر هر یک از این زندانیان این طور فکر کنند که دیگری انگیزه لازم را برای اعتراف دارد تا خودش به زندان نرود و دیگری را محکوم کند، عملا به حالت ۳ سال زندان برای هر کس به تعادل می‌رسیم. هر چند نمی‌توان این تعادل را بهینه دانست؛ زیرا هر دو طرف می‌توانستند با همکاری هم هر یک تنها یک سال زندانی شوند، اما این مساله ضمانت اجرایی لازم را ندارد و وجود انگیزه برای تخطی از پیمان آنها، مانع از دستیابی تعادل بهینه برای آنها شده و عملا هر یک ۳ سال زندانی می‌شوند تا ۵ سال به زندان نیفتند!

موارد اقتصادی روشن‌تر از کاربرد این نظریه را می‌توان در مورد رقابت قیمتی شرکت‌ها، رقابت مقداری آنها و ورود آنها به بازاری که از سوی شرکت بزرگی اداره می‌شود و شرکت وارد شونده را تهدید به ورود می‌کند، ذکر کرد. برای مثال فرض کنید شرکتی بزرگ وجود دارد که بیشتر سهم بازار را در اختیار دارد و شرکتی که سهم کوچک‌تری در اختیار دارد. هر دو شرکت فرض را بر عقلانیت مدیران شرکت مقابل می‌گذارند و شروع به تعیین میزان تولید یا قیمت‌گذاری خود می‌کنند. همچنین بازی‌ها به دو نوع بازی متقارن و نامتقارن تقسیم می‌شوند که در واقع بیانگر این موضوع هستند که آیا طرفین نسبت به استراتژی‌هایی که از سوی طرف مقابل اتخاذ می‌شود، آگاهی دارند یا خیر. در واقع اگر طرفین اطلاعات کامل داشته باشند و از استراتژی‌های یکدیگرباخبر باشند، مساله به‌راحتی حل می‌شود.

برای مثال دو بنگاه تولید‌کننده را فرض کنید که یک بنگاه تابع سود است و نحوه تصمیم‌گیری و عواید بنگاه دیگر را می‌داند، در این صورت راحت‌تر قادر خواهد بود طبق آن برنامه‌ریزی کرده و سود، میزان تولید یا قیمت خود را به نحو بهینه تعیین کند. حال آنکه اگر اطلاعات ناکامل باشد، شرکت نمی‌تواند به روشنی این بهینه‌سازی را معین کند. اما چه چیز موجب اهمیت بنیادی نظریه بازی‌ها تا این حد شده است؟ واقعیت این است که اهمیت این نظریه در این نکته متبلور می‌شود که این شاخه نوظهور در تلاش است تا موقعیت‌هایی را که در آن منافع افراد در تضاد است، مدل‌سازی کند. در واقع در جایی که تضاد منافع وجود دارد، به نظر می‌رسد پندار آدام اسمیت مبنی‌بر اینکه اگر هر کس به سراغ نفع شخصی خود برود، برای جمع نیز خیر و نفع به همراه خواهد آورد، صادق نباشد. در واقع به این نوع بازی‌ها، بازی‌هایی با جمع صفر می‌گویند که در آن سود یک فرد به معنای ضرر فرد دیگری است. با این حال بازی‌های دیگری نیز وجود دارند که حاصل جمع آنها صفر نیست، به این معنی که هر دو طرف می‌توانند در یک بازی سود ببرند و سود فردی به معنای ضرر فرد دیگر نیست.

  • محمد علی رئیس دانا